رفتن به نوشته‌ها

ماه: جولای 2013

فراتر از تاریکی …!!!

سیب به سر نیوتن سقوط میکند و او از خود میپرسد : چرا سیب به سمت پایین آمد و بالا نرفت ؟؟؟ شاید آن زمان تصور میشد که این مسئله با این جمله ارسطو که : اجسام تمایل دارند به حالت اولیه و اصل خود بازگردند ؛ حل شده است ولی نیوتن با دید شکاکانه ای به مسئله نگاه کرد ، او از خود میپرسد که چرا وقتی جسمی به سمت پایین پرتاب میشود رفته رفته بر سرعتش افزوده میگردد ؟؟؟ چه چیزی باعث افزایش سرعت آن میشود ؟؟؟ او جای خالی چیزی را احساس میکرد که باعث افزایش سرعت سقوط اجسام میشد ؛ او اسم آن را نیروی گرانش گذاشت و آن را عامل افزایش سرعت سقوط میدانست ؛ حال کمی جلوتر می آییم ، در سالهای ۱۹۲۵ تا ۱۹۲۹ ادوین هابل با مشاهده کهکشان های دیگر و با توجه به طیف نوری رسیده از کهکشان ها اکثرا به قرمزی متمایل است ؛ نتیجه گرفت که کهکشانها در حال دور شدن از ما هستند و با محاسبه سرعت دور شدن آنها به این نتیجه رسید که آنها با شتابی که بر آن افزوده میشود در حال دور شدن از ما هستند .( مثل اینکه توپی را از روی سطح زمین به سمت بالا پرتاب کنید و هر لحظه بر شتاب آن افزوده شده و از زمین با سرعت بیشتری دور شود ) دانشمندان مانند نیوتن از خود این سوال را پرسیدند که : چه نیرویی این فرآیند را انجام میدهد و این شتاب را به کهکشان ها میدهد ؟؟؟ و اینکه : چرا فاصله ی کهکشانی افزایش می یابد ، ولی در داخل کهکشانها فاصله ستاره ها ثابت است ؛ به عبارت دیگر چرا کهکشان ها مانند جهان انبساط پیدا نمیکنند؟؟؟ آنها برای حل این مشکل نیرویی را به نام انرژی تاریک پیشنهاد دادند که باعث انبساط عالم میشود . البته نامگذاری آن به انرژی تاریک بدلیل مبهم بودن و ناشناخته بودن آن است( مانند پرتو x) ، همان طور که یک اخترشناس در این باره می‌گوید: «به یاد داشته باشید که ما این پدیده را انرژی تاریک می نامیم اما این نامگذاری ممکن است این باور غلط را در ذهن مخاطبان ایجاد کند که ما حقیقتاً می دانیم که آن پدیده چیست. اما باید اذعان داشت که ما واقعاً چیز زیادی در این باره نمی دانیم». دانشمندان پس از اندازه گیری این نیرو متوجه شدند که حدود ۷۳ درصد از جرم – انرژی جهان را میسازد و این یعنی هنوز تا فهمیدن جهان اطرافمان راه طولانی در پیش داریم .

منبع : ویکیپدیا

جرج اسموت درباره طراحی جهان میگوید:

در سریوس پلی سال ۲۰۰۸ جرج اسمیت (اخترفیزیکدان) تصاویر خیره کننده ای از بررسی اعماق فضا به ما نشان داد و ما را برآن داشت تا در مورد اینکه کیهان (با شبکه های غول آسایش از ماده تاریک و حفره های بزرگ اسراآمیزش) چگونه به این شکل در آمده است تفکر کنیم!

به گستره‌‌ی منابع فارسی بیافزاییم!

یکی از اهداف ما در سیتپور ترجمه کردن اخبار، مقاله ها، سخنرانی، ویدیوها و … ارائه ی آنها به زبان شیرین فارسی است. اگر مایلید کمکی به هم زبانان خود در سرار گیتی کنید کافیست اعلام آمادگی کنید! همه چیز برای یک شروع خوب مهیاست!

شایان به ذکر است که به عنوان عضوی از تیم ترجمه سیتپور قرار نیست مقالات چند صد صفحه ای یا یک کتاب را ترجمه کنید! ممکن است کار شما ترجمه ی یک صفحه اخبار یا یک مقاله ی کوتاه باشد! ترجمه ی چند صفحه وقت زیادی از شما نمی گیرد ولی در عوض این کار برای کسانی که به زبان مطلب مورد نظر تسلط ندارند  بسیارارزشمند است!

زیر نویس فارسی برای مستندات علمی کار بسیار پسندیده ایست که ممکن است خود شما تاکنون از آنها منافع زیادی کسب کرده باشید. پس چه خوب است این سنت پسندیده را ادامه داده و به منابع فارسی بیافزاییم. پس اگر ویدیوی جالبی با زبان خارجی دیدید به فکر دوستانتان که تسلط کافی بر آن زبان ندارند هم باشید!

ما به یاد کسانی که راه را هموار ساختند هستیم و به آنها خواهیم پیوست!

منتظر شما هستیم/ تیم ترجمه سیتپور

کتابی خاص با نوشتاری خاص (فیزیک مفهومی )

در آموزش فیزیک در دوره های متوسطه ( دوره متوسطه به معنای سه سال راهنمایی و سه سال دبیرستان در نظام جدید آموزشی ! ) مخصوصا سه سال پایانی دبیرستان، بسیار قابل اهمیت است که دانش آموزان با علم خالص (Pure science) آشنایی پیدا کنند و به عنوان مثال وقتی اغلب دانش آموزان لفظ فیزیک را می شنوند به سرعت به یاد روابط غیر قابل فهم سینماتیکی یا قوانین صعب الاجرای (!) نیوتون در مسائل استاتیکی یا دینامیکی  می افتند و با قیافه ای در هم فشرده به سرعت از موضوعاتی که به فیزیک مربوط می شود کناره گیری می کنند. پس چنین مسئله ای ، مسئله ای قابل تامل است و باید زمان بسیاری را خرج کرد تا به دانش آموزان و علاقه مندان مبتدی منبعی مطمئن و به دور از روابط و مسائل پیچیده ارائه کرد.

Paul G. Hewitt توانست با ارائه دادن کتابی عاری از فرمول های سخت و دشوار ریاضی در فیزیک ، علاقه مندان ، دانش آموزان و نوآموزان فیزیکی را با فیزیک مفهومی آشنا کند. او توانست با ارائه کتاب فیزیک مفهومی (conceptual physics) دستاورد بزرگی در آموزش فیزیک ایجاد کند و طبق آمار های وزارت آموزش و پرورش ایالات متحده ، این کتاب با اختلاف زیادی توانسته نظر دانش آموزان دبیرستانی را به خود جلب کند. این کتاب در حال حاضر بهترین مرجع برای فیزیک برای دانش آموزان دبیرستانی ایالات متحده شناخته شده است.

توصیه می شود پیش از مراجعه به هر کتاب برای آشنایی با فیزیک حتما سری به این کتاب بزنید!

برای به دست آوردن اطلاعات بیشتر به سایت ویکی پدیا مراجعه نمایید!

پی نوشت : برای دانلود کردن فایل PDF این کتاب ارزشمند با مراجعه به سایت (gen.lib.rus.ec )و سرچ کردن نام کتاب به آسانی لینک دانلود در اختیار شما قرار خواهد گرفت!

چگونه ذرات جرم دار می شوند !!!

 

جرم چیست ؟ چرا جرم چیز ها با هم متفاوت است ؟
شاید این پرسش ها کمی مسخره به نظر برسد چون جرم یکی از مفاهیم بدیهی در زندگی ماست که به صورت انتزاعی با آن روبرو می شویم و دلیلی برای وجود داشتن آن نداریم چون در جهانی فرگشت پیدا کرده ایم که تجربه ای از عدم وجود جرم نداریم که بتوانیم نبود اون رو حس کنیم و از اون طریق به توجیه اون بپردازیم . ( تصور چیزی مانند فوتون که جرم ندارد کمی دشوار است )

( روی تصویر پایین کلیک کنید )


ماده از ملکول ساخته شده ؛ ملکول از اتم ؛ اتم از الکترون و پروتون و نوترون ؛ پروتون و نوترون هم از کوارک ها .( ما می دانیم که به احتمال قوی داستان نفوذ به درون ماده به اینجا ختم نمی شود ولی فعلا علم تا این اندازه به ما اجازه دسترسی به واقعیت را می دهد.) حال چرا ذرات بنیادی جرم دارند ؟ چه چیزی مسئول جرم دار شدن آنهاست ؟ چرا فوتون ها جرمی ندارند ولی بوزون  w دارای جرم زیاد است ؟ در سال 1964 فیزیکدان بریتانیایی ؛ پیتر هیگز ؛ با پیشنهاد ذره هیگز گامی در پاسخگویی به اینگونه سوالات برداشت . او پیشنهاد کرد که ذرات بواسطه ی برهمکنشی که با میدان هیگز دارند ، جرم کسب می کنند . آزمایش مدل پیشنهادی او یکی از برنامه های ماشین بزرگ در سوییس (LHC ) است . Dan Cobley ( که می تونید برنامه های اونو درted.com ببینید ) کسی است که برای پدیده های فیزیکی مدل های مشابه اجتماعی و اقتصادی پیشنهاد می دهد . من هم از ایده های او استفاده میکنم و توضیحی از فرآیند جرم دار شدن با تقلید از روش او می دهم . فرض کنید فوتون و بوزون w اسم دو نفر آدم باشد . روابط اجتماعی ( معاشرت ) فوتون با دیگر افراد جامعه نزدیک صفر  (بهتره بگم مطلقا صفر ) و وقتی او در شهر گذر می کند چون هیچ معاشرتی با کسی ندارد ، به راحتی به مسیر خودش با حداکثر سرعت ادامه میدهد  ، ولی بوزون w به علت داشتن روابط اجتماعی و دوستان زیاد در مسیر خودش با آدم های زیادی برخورد می کند و گاهی اون آدم ها با او همراه می شوند و او بصورت دسته جمعی با دوستان خودش حرکت می کند و همین امر باعث کندی در حرکت او و به عبارتی سنگین شدن او می شود . در این مثال روابط اجتماعی را میتوان میدان هیگز درنظر گرفت و میزان تمایلات معاشرتی را به برهمکنش ذرات با میدان هیگز نسبت داد . شاید این مثال ها کمی بچگانه باشه ولی به احتمال زیاد دانشمندان با دیدن اینگونه رفتار ها به ذهنشان خطور می کند که چنین مدل هایی را پیشنهاد کنند. ( رادرفورد یقینا داخل اتم را ندیده بود ولی با دیدن سیارات منظومه شمسی و الگو گرفتن از آنها و تطابق با داده های بدست آمده مدل اتمی خودش را ارائه کرد .)

آیا این پایان داستان جرم هست یا هنوز تا فهمیدن اینکه جرم چیست راه طولانی داریم ؟!

منابع : ویکیپدیا فارسی ، http://www.ted.com/  or  http://www.strings.ph.qmul.ac.uk/~jmc/epp/higgs1.html

 

معرفی کتاب – شش قطعه آسان

مبانی فیزیک به روایت ریچارد فاینمن
Six Easy Pieces

نوشته‌ی : ریچارد فاینمن (Richard P. Feynmn)

ترجمه: محمدرضا بهاری
انتشارات: هرمس
موضوع: فیزیک – فیزیک‌دانان
چاپ اول، ۱۳۸۷
تعداد صفحه: ۱۹۸

کتاب شش قطعه‌ی آسان با این فکر پدید آمد که خوب است شرحی از اصول بنیادی فیزیک به زبانی غیر تخصصی و به روایت ریچارد فاینمن در اختیار مخاطبان قرار گیرد. شش فصلی که برای این کتاب در نظر گرفته شده است، در واقع آسان‌ترین فصل‌های کتاب درسی مشهور و مهم «« درس‌های فیزیک فاینمن»» (چاپ اول ۱۹۶۳) هستند. که هنوز هم به عنوان معروف‌ترین کتاب فاینمن قلمداد می‌گردد. عامه‌ی خوانندگان شش قطعه‌ی آسان شانس آورده‌اند که فاینمن زمانی خواسته است بعضی موضوعات اصلی فیزیک را به صورتی عمدتاً کیفی و بدون استفاده از ریاضیات صوری بیان کند.

به قسمت‌هایی از متن این کتاب توجه فرمایید:
شاعران گفته‌اند که علم، زیبایی ستارگان را ضایع می‌کند. چون‌که آنها را صرفاً کره‌هایی از اتم‌ها و مولکول‌های گاز می‌داند. اما من هم می‌توانم ستاره‌ها را در آسمان شب کویر ببینم و شکوه و زیبایی‌شان را حس کنم. می‌توانم این چرخ‌ و فلک را با چشم بزرگ تلکسوپ پالومار تماشا کنم و ببینم که ستاره‌ها دارند از همدیگر، از نقطه‌ی آغازی که شاید زمانی سرچشمه‌ی همگی‌اشان بوده است، دور می‌شوند.
گمان نمی‌کنم جستجو برای فهمیدن این چیزها، لطمه‌ای به رمز و راز زیبایی این چرخ و فلک بزند. راستی شاعران امروزی چرا حرفی از این چیزها نمی‌زنند؟ چه‌ جور مردمانی هستند این شاعران که اگر ژوپیتر خدایی در هیئت انسان باشد، چه شعرها برایش که نمی‌سرایند، اما اگر در قالب کره‌ی عظیم چرخانی از متان و آمونیاک باشد، سکوت اختیار می‌کنند؟

Six Easy Pieces

فهرست مندرجات

یادداشت مترجم
یادداشت ناشر متن انگلیسی

مقدمه
پیش‌گفتار مخصوص
پیش‌گفتار فاینمن

فصل ۱: اتم‌ها در حرکت
فصل ۲: اصول فیزیک
فصل ۳: رابطه‌ی فیزیک با علوم دیگر
فصل ۴: پایستگی انرژی
فصل ۵: نظریه‌ی گرانش
فصل ۶: رفتار کوانتومی

درباره‌ی ریچارد فاینمن

http://bigbangpage.com/?p=3726