ما توی اصفهان زندگی میکردیم برای همین با اینکه زایندهرود اونموقعها پر از آب بود ولی امکان مشاهدهی پدیده «جزر و مد» وجود نداشت. یادمه اولین باری که «جزر و مد» رو مشاهده کردم برمیگرده به ۱۲-۱۳ سال پیش (اوایل ابتدایی)، توی بندرگناوه! کنار ساحل آتش درست کرده بودیم که یکی از بومیهای اونجا اومد و به من گفت: «برید بالاتر آتش درست کنید، آب میاد زیرش و خاموشش میکنهها!». من فکر کردم منظورش این بوده که ممکنه یه موج بلندی بیاد و آتش ما رو خاموش کنه، ولی از اونجا که دریا واقعا آروم بود گفتم این بندهخدا فقط میخواست یه چیزی بگه و بره! تا اینکه همون اتفاق افتاد! برای من سوال شده بود که چی شد که سطح آب دریا بالا اومد و توی ساحل پیشروی کرد که بهم گفتند جزر و مد رخ داده و وقتی پرسیدم که چرا جزر و مد اتفاق افتاده، عموم به ماه اشاره کرد و گفت:
«جاذبهی ماه آب دریا رو بالا میکشه، فردا صبح آب دومرتبه برمیگرده سرجای اولش!». این توجیه یکم عجیب همراه من بود تا اینکه بعد از اون ماجرا فهمیدم ماه از خودش تابش نداره و علت دیدهشدنش توی شب بازتاب نورخورشیده، همینطور علت دیده نشدنش توی روز غلبهی شدت نور خورشید بر نوربازتابیده شده از اونه نه اینکه ماه رفته یک جای دیگه! فهمیدن این موضوع برای من منجر به این سوال شد که به اینترتیب ماه همیشه هست، پس چرا فقط شب، ماه، آب رو به سمت بالا میکشه؟! خلاصه با مرور زمان جواب سوال من پیدا شد ولی باز هم بعد از پیدا کردن اون جواب، یک سوال دیگه پیش اومد و این سیر پرسش و پاسخ اینقدر با من همراه بود که من رو وارد رشتهی فیزیک کرد، جایی که بتونم برای هر سوالی، لااقل یک جواب معقول پیدا کنم. البته کمکم فهمیدم که گاهی از اوقات پیدا کردن جواب اونقدرها هم ساده نیست! به هرحال بعد از گذشت چندین سال از اولین مشاهدهی من از جزر و مد، تصمیم گرفتم هر چیزی رو که تا به امروز در مورد این پدیدهی فوقالعاده زیبا یاد گرفتم، بنویسم، شاید پسر بچهای ۸-۹ ساله (یا بزرگتر!) با رجوع به اینجا بتونه جواب خوبی برای سوالی که براش مطرح شده پیدا کنه.
از نقطه نظر تاریخ علم:
ماجرا از اینجا شروع میشه که ارائه یک مدل ریاضی برای نظریه خورشید مرکزی با قدرت پیشبینی کامل، تا قرن ۱۶ میلادی طول کشید. درست زمانی که نیکلاس کوپرنیک، با ارائه این مدل باعث بوجود اومدن انقلاب کوپرنیکی شد. البته كوپرنیک در كتاب «درباره گردش افلاك آسمانی» صادقانه بیان میكنه كه تحت تأثیر افكار «ابن شاطر» قرار داشته! بعد از کوپرنیک، یوهانس کپلر با اضافه کردن مواردی مثل اینکه مدار سیارات به دور خورشید بیضی است، این مدل رو تشریح و گسترش داد. این مدل توسط مشاهدات تجربی گالیله با استفاده از تلسکوپ تایید شد و بعد از اون جناب نیوتون با ارائهی نظریهی گرانش، مکانیک سماوی رو بنا کرد، گوشهای از علم فیزیک که به کمکش میتونیم جزر و مد( کِشَند یا Tide) رو توجیه کنیم! از لحاظ تاریخی توجیه پدیدهی جزر و مد از مواردی بود که به شدت بر درستی نظریهی خورشید مرکزی صحه گذاشت.
به بیان ساده:
همهی ما میدونیم که زمین دور خورشید و ماه هم به دور زمین میچرخه و تمام این اجرام آسمانی میدان گرانشی ایجاد میکنند که متناسب با وارون مربع فاصله است ( ${۱/r^۲ }$). این میدانهای گرانشی به همراه چرخش زمین به دور خودش سبب جزر و مد میشند. نیروی گرانشی خورشید ۱۷۹برابر نیرویی هست که ماه به زمین وارد میکنه ولی از اونجایی که به طور متوسط خورشید ۳۸۹برابر ماه از زمین فاصله داره،گرادیان میدانش ضعیفتره.
برای همین معمولا در گفتگوهای عامیانه علت جزر و مد رو به جاذبهی ماه نسبت میدند که خب کافی نیست! (جاذبه کره ماه علاوهبر جزر و مد باعث باثبات موندن محور گردش زمین بهدور خودش هم میشه، یعنی اگر ماه وجود نداشت، انحراف محوری زمین مرتبا تغییر میکرد و باعث آشفته شدن آب و هوا و فصلها توی زمین میشد). اثر گرانشی ماه بر زمین جامد(صلب) بسیار ناچیز و از مرتبهی سانتیمتر است برای همین تغییر چشمگیری بر ساختار صلب زمین نداره، در عوض این اثر در مورد اقیانوسها که سیال هستند به وضوح دیده میشه. قسمتی از اقیانوسها که روبهروی ماه هستند به سمت ماه کشیده میشند و طرف دیگه (پشت زمین) به نظر میرسه که جا مونده. علتش هم اینه که اولا گرانش با فاصله رابطه عکس داره و از طرف دیگه آب یک سیاله و میتونه حرکت کنه!
فاینمن توی درسگفتارش اینجوری توضیح میده که:
«ساز و کار واقعی جزر و مد از این قراره که کشش ماه بر زمین و بر ماه در وسط متعادل است. اما آبی که نزدیکتر به ماهه، بیشتر از متوسط و آبی که دورتر از ماهه کمتر کشیده میشه. در حالیکه زمین جامد و صلبه، آب میتونه جریان داشته باشه. تصویرواقعی جزر و مد ترکیبی از این دو اتفاقه! خب منظور از تعادل چیه؟ چه چیزی تعادل پیدا میکنه؟ اگر ماه کل زمین رو به سمت خودش میکشه پس چرا زمین درست به سمت بالا (ماه) سقوط نمیکنه؟
علتش اینه که زمین هم، همین کلک رو میزنه، یعنی اینکه زمین بر روی دایرهای – که مرکزش در داخل حجم کرهی زمینه ولی با مرکز زمین خیلی فاصله داره – گردش میکنه. اوضاع صرفا به این سادگی نیست که ماه به دور زمین بچرخه، زمین و ماه هر دو حول یک مرکز مشترک میچرخند. یعنی هر دو دارند به طرف این مرکز مشترک که مرکز جرم این منظومهی دوتایی است سقوط میکنند. حرکت به دور مرکز مشترک همون چیزیه که سقوط اونها رو متعادل و متوازن میکنه! بنابراین زمین هم روی خط راست حرکت نمینکنه، روی یک دایره حرکت میکنه! آب طرف دورتر به ماه، متعادل نشده، چون که کشش ماه اونجا ضعیفتره تا در مرکز زمین که در اونجا نیروی کشش ماه درست با نیروی مرکزگریز متعادل (برابر) است. نتیجهی نبود این تعادل اینه که آب بالا میاد، یعنی از مرکز زمین فاصله میگیره. در طرف نزدیک به ماه، جاذبه ماه شدیدتره، بنابراین نیروی خالص ناشی از نبود تعادل، به سمت دیگر فضاست. ولی این بار هم در جهتی است که از مرکز زمین دور بشه. نتیجهی خالص همهی اینها اینه که دو تا مد، هر کدوم در یک طرف زمین داریم!»
ارتفاع یا دامنه جزرومد در روزهای مختلف یک ماه قمری متفاوته به این دلیل که علاوه بر ماه، خورشید هم تاثیرگذار هست. اگر ماه، خورشید و زمین روی یک خط واقع بشند، معروف به حالت «مهکشند- Spring Tide»، در حالت ماه نو یا ماه کامل، اون موقع بیشترین ارتفاع یا دامنه رو جزر و مد پیدا میکنه. واگر ماه عمود بر خط واصل خورشید و زمین قرار بگیره، معروف به حالت «کهکشند – neap tide»، کمینهی ارتفاع و یا دامنهی جزر و مد بهوجود میاد. تقریباً یک هفته بعد از ماه نو، از دید ناظر زمینی، ماه دقیقا از پهلو مورد تابش نور خورشید قرار میگیره. توی این حالت نصف ماه تاریک و نصفهی دیگه روشن دیده میشه؛ به این وضعیت «یکچهارم نخست» میگند. دوباره یک هفته بعد، ماه از دید این ناظر، دقیقا در مقابل خورشید قرار میگیره و ماه به صورت قرص کامل نورانی دیده میشه (بدر یا در اصطلاح عامیانه ماه شب چهارده). در هر سال اگر که حالت مهشکند مصادف با اعتدالین واقع بشه اونموقع بیشترین حد ممکنه برای جزر و مد اتفاق میافته. بنابراین به طور عادی، در هر شبانه روز دوبار جزر و دوبار مد اتفاق میافته که البته فاصلهی بین هر دو جزر یا مد حدود ۱۲ ساعت و ۲۴/۴ دقیقه است.
به بیان دقیقتر:
زمین با تقریب خوبی یک کرهی صلب هست که سطح زیادی از اون رو سیال(آب اقیانوسها و دریاها) فراگرفته. با در نظر نگرفتن جریانهای اقیانوسها میشه سطح اقیانوسها رو یک سطح همپتانسیل (معروف به زمینواره) در نظر گرفت. از اونجایی که نیروهای گرانشی، گرادیان پتانسیل هستند، هیچ نیروی مماسی بر این سطوح وجود نداره و سطح اقیانوسها در تعادل گرانشی قرار دارند. اجرام خارجی سنگین، مثل ماه و خورشید، به
خاطر اینکه میدانهای گرانشی متناسب با فاصله ایجاد میکنند، شکل این سطح همپتانسیل رو بههم میزنند (این تغییر شکل دارای جهتگیری فضایی ثابتی نسبت به اجسام اثرگذار هست). این وسط یک دفعه سر و کلهی نیروهای جزر و مدی یا نیروهای کشندی پیدا میشه! در حقیقت، نیروهای کشندی (Tidal Forces) از آثار ثانویه نیروی گرانش هستند که باعث بوجود اومدن جزر و مد میشند. نیروی کشندی به این دلیل بهوجود میاد که نیروی گرانشی وارد شده از یک جسم به یک جسم دیگه، در طول قطرش یکسان نیست و سطوحی از جسم که به جسم اول نزدیکترند با نیروی بیشتری از نقاط دورتر جسم کشیده میشند. برای درک بهتر، جاذبه گرانشی ماه بر روی اقیانوسهای نزدیک به ماه، زمین جامد(صلب) و اقیانوسهای دور از ماه را در نظر بگیرید. بین زمین جامد و ماه یک جاذبه دوجانبه وجود داره که بر گرانیگاه (مرکزثقل) وارد می شه. اما اقیانوسهای نزدیکتر با نیروی بیشتری جذب می شند و چون سیال هستند، کمی به سوی ماه کشیده و باعث مد میشند. برخلاف نیروهای گرانشی، با تقریب خوبی، نیروهای کشندی با وارون مکعب فاصله( ${۱/r^۳ }$) متناسب هستند. درحقیقت سطح اقیانوسها به خاطر تغییر همپتانسیلهای کشندی (tidal equipotentials) جابهجا میشند.
تشدیدهای کشندی (Tidal Resonances):
از لحاظ نظری، حداکثر دامنهی جزرومدی که توسط ماه ایجاد میشه حدود ۵۴ سانتیمتر و حداکثر دامنهای که توسط خورشید ایجاد میشه ۲۵ سانتیمتر (۴۶٪ ماه) است. در حالت مهکشند، این دو اثر با یکدیگر جمع شده و ارتفاع جزر و مد حدودا به ۷۹ سانتیمتر میرسه . در حالت کهکشند هم این مقدار به ۲۹ سانتیمتر کاهش پیدا میکنه. با این وجود در طبیعت بیشترین ارتفاعی که مشاهده شده ۱ یا ۲ متر بوده. همینطور در دریاچهها و دریاهای منزوی به علت اینکه آب جریان نداره و ارتباطش با بیرون قطعه، دامنه جزر و مد کمتر از اقیانوسهاست. با این وجود در بعضی جاها مثل خلیج فاندی، دامنه جزر و مد به ۱۵ متر هم میرسه! حقیقت اینه که همون جوری که ارتعاش هوا داخل لولههای صوتی تشدید ایجاد میکنه، نوسانات آب درون کانالها و خورها هم منجر به تشدید میشه. جزر و مدهای بزرگ هنگامی اتفاق میافتند که چرخهی جزر و مد رفتهرفته دامنهی مناسب یک موج ایستاده(ایستا) رو داخل کانال ایجاد کنه. آب داخل کانال زمانی در حال تعادله که سطحش صاف و افقی باشه، همینطور زمانی که دچار آشفتگی میشه، مثل فنر با نیروهای بازگرداننده مواجه میشه. عامل بهوجود اورندهی این نیروهای بازگرداننده گرانش هست. (این موجها به موج گرانش یا موج جاذبه معروف هستند – gravity waves. مواظب باشید که با موج گرانشی اشتباه نگیرید! موج گرانشی هم توسط میدان گرانشی تولید میشه، با این تفاوت که موج گرانشی به طور نظری انرژی تابش گرانشی رو منتقل میکنه). برای اینکه شهود بهتری نسبت به موج گرانش پیدا کنید کافیه زمانی که یک لیوان چای دستتونه و در حال راه رفتن هستید، لیوان رو به طور منظم عقب و جلو ببرید، اونموقع، موج گرانش رو مشاهده میکنید! اگر راه رفتنتون رو جوری تنظیم کنید که با فرکانس تشدید یک موج ایستاده همگام(synchronized) بشه اونموقع شما دامنهی یک موج بلند رو (با انتقال انرژی تشدید) ایجاد میکنید و احتمال زیاد بعد از اون مجبور میشید که لباستون رو عوض کنید! پس ترجیحا این آزمایش رو توی مهمونی انجام ندید!
امواج ایستاده سطح آب، مثل امواج ایستاده که روی سازهای زهی مثل ویولن تشکیل میشند، امواج عرضی هستند. جزر و مدهای بزرگی که در انتهای یک خور هستند در حقیقت شکم یک موج ایستاده هستند که بین قله و دره نوسان میکنند. اگر در یک تشت آب این رو آزمایش کنیم دورهی تناوب موجهای ما از مرتبهی ثانیه یا چند میلیثانیه میشه اما در مورد جزر و مدهای بزرگ، دورهی تناوب میتونه به چندین دقیقه و حتی ساعت هم برسه که به این دسته از امواج ایستاده سایش (Seiche) میگند! آب در خلیج فاندی داری سایش با دورهتناوب ۱۳/۳ ساعت است!
از جزر و مد برای تولید برق هم استفاده میکنند که بیشتر مهندسیه تا فیزیک، پس به راحتی از خیرش میگذرم! نگاه کنید به اینجا!
اگر دوست دارید که این پدیده رو با دقت بیشتری بررسی کنید، پیشنهاد میکنم به فصل دوم از کتاب «مبانی ژئوفیزیک، نوشتهی ویلیام لوری – William Lowrie, Fundamentals of Geophysics» رجوع کنید. اونجا محاسبات دقیق رو میتونید پیدا کنید.
- اینجا هم منبع خوبی است به فارسی، بخوانید!
مقاله بسیار عالی بود. فقط این وسط یه چیزی رو متوجه نشدم. اینکه چرا در سمت مخالف زمین که رو به ماه نیست همزمان با سمت رو به ماه مد اتفاق میافته؟
ببین جاذبه با فاصله رابطه داره، هرچی فاصله بیشتر بشه نیروی کمتری وارد میشه برای همین اون قسمتهایی که نزدیکتر هستند بیشتر از عقبیا جذب میشند و در نهایت اون قسمت انگار که جامونده!
سلام…ابهای زمین در حال چرخش هستند در نتیجه وقتی یک سوی زمین به سمت ماه بشود و اب کش بیاید و مد بشود، بر اثر اینرسی که توده اب دارد، این مد در سوی دیگر هم تسهیم می شود و هر دو طرف دچار مد می شوند الیته سوی دیگر قدری کمتر.
مساله اینه که جاذبه ماه تو سمت مخالفی که رو به ماه نیست باید باعث کاهش ارتفاع آب بشه. چون نیروی جاذبه ماه تو اون قسمت رو به زمین هست در صورتی که تو اون قسمت هم مثل سمت رو به ماه مد اتفاق میافته!
اون قسمتی که اخیرا از درسگفتارهای فاینمن اضافه کردم رو بخون، فکر کنم من مختصر گفته بودم اونموقع الان بهتر شد!
تشکر جالب بود ولی نفهمیدم قضیه که چرا دو طرف مد میشه
نکته ای که مهمه تعریف نیروی جزر و مد هست
اگه این حل بشه جواب دوستان معلوم میشه
نیروی جزر مد اینگونه تعریف می شود:تفاضل نیروی گرانشی وارد از ماه(یا هر جسم سماوی)بر نقطه ی مد نظر بر روی زمین از نیروی گرانش وارد شده از همون جسم سماوی بر مرکز زمین
از طرفی این نیروی تفاضلی،برداری نیز هست.بنابراین علت اینکه در دو طرف مد اتفاق می افتد اینه که مقدار نیروی جزر و مد در این دو نقطه با همدیگه برابره ولی جهتشون خلاف همیدگه هست.
هر قطره بسوی ماه در جذر و مد است
هر قاصدکی مسیر خود را بلد است
اعداد اگر چه بینهایت هستند ,
اما مقسوم علیه هر عددی یک عدد است …
یعنی وقتی آب میاد بالا از یه طرف زمین آب میاد پایین ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
سلام ممنون از آموزشتون
من فقط هنوز با اینکه خیلی از منابع رو خوندم یک چیز رو نفهمیدم
اینجور که فهمیدم مد شب اتفاق میافته درسته؟
و اینکه موقع مد آب دریا در ساحل جلو میاد؟یعنی آب در ساحل پیشروی میکنه؟
اکثر مطالب علمی حتا پیشو پا افتاده ترینشون مث این جذرومد هم دانشمندا توضیح درستی ندارن چون یه چیزی فهمیدن ولی بش نرسیدن برا همینه که همشو خوبو روون میگن اما چرا اونطرف زمین که ماه نیست ولی باز مد اتفاق میوفته نمدونن چجور سر هم بندی کنن که مطلبی که ابتدا گفتن زیر گیوتین منطق نره ولی چیزی که هست همینه که جذرومد ایجوریام نیست که اینا میگن …
سلام
خيلى ساده بگم همونطور كه ماه ابهاى سمت خودش رو جذب ميكنه و مد اتفاق ميافته در جهت مقابل اينشكلى تصور كه ماه زمين رو از توى آب بسمت خودش بيرون ميكشه و آب اونجا جا ميمونه و اينطورى مد اتفاق ميافته
درحقيقت كل مجموعه بسمت ماه جذب ميشه حالا طرف رو به ماه خب آبها سيالن بيشتر جذب ميشن و طرف مخالف چون با آبن سيلن جا ميمونن
من كه خيلى حال كردم
البته مطالب زياد ديگه اى هم ميشد اضاف كرد مثلا اختلاف درجه دابره اى كه ماه بدور زمين ميگرده با دابره اى كه زمين بدور خورشيد ميگرده باعث ميشه كه ما در هر ماه خورشيد گرفتگى نداشته باشيم و اين موضوع اختلاف درجه مدارها هم تاثير مهمى در جزرومد داره
شاید سوالم جالب نباشه. ولی چرا پس اب توی لیوان براش این اتفاق نمیوفته، یا اب توی استخر مثلا، اگر نیذوی ماه اینقدر زیاده ک تا چند متر ابو میکشه بالا، چرا اگ یک پر رو بندازیم بالا نمیکشه؟
اینمقدار ابی ک اضافه مبشه از کجا میاد ک سزحش اینقدر بالا میاد؟ و بعدش باز ب کجا میره؟
نکته اندازه هر کدوم از نیروهای وارد بر یک جسم در شرایط مختلفه! توی مثالهایی که شما گفتی جاذبه ماه چندان اثری نداره. اما در مورد آبهای بزرگ خیلی ماجرا فرق داره.
دوست عزیز برای یک اجرای هنری در جزیره ی کیش نیاز به اطلاعاتی در مورد میزان مد اب دریا در جزیره کیش دارم و اینکه آیا این اتفاق هر روزه می افته ؟
اگر مد و جزر باعث بالا آمدن آب میشود پس چرا آب داخل ظرف بالا نمیاید و نمیریزد؟
نکته اندازه هر کدوم از نیروهای وارد بر یک جسم در شرایط مختلفه! توی مثال شما جاذبه ماه چندان اثری نداره. اما در مورد آبهای بزرگ خیلی ماجرا فرق داره.
سلام با تشکر.من فکر میکنم نیروی وارد شده ماه بر دریا و اقیانوس،باعث قانون گریز از مرکز شده و آبها در ساحل به سمت بالا و در مرکز به پایین میرود
سلام
نظریه اول
به نظر من جاذبه ماه نمیتونه اونقدر قوی باشه .ابتدا زمین را یک ظرف فرض میکنم که آب داخلش هست.و این ظرف در حال حرکت در اثر نا متعادل بودن در مسیر دچار تلاطم شده و آب به این طرف و آنطرف حرکت میکند.
نظریه دوم
با توجه به اینکه زمین کاملا گرد نیست ،میتواند اثر این شکل نامتقارن باشد.
نظریه سوم
با توجه به اینکه آبهای کره زمین بیشتر در قسمت جنوبی قراردارند،باید علتی غیر از جاذبه ماه را در نظر بگیریم.یعنی بجای جاذبه ماه فشار خورشید بر اقیانوسها رادر هنگام روز وحرکت آب به سمت مخالف را در نظر گرفت.
من بیست تا ویدیو نگاه کردم و ده تا مقاله خوندم آخرش متوجه نشدم که چرا اونطرف زمین مد میشه . قضیه خیلی پیچیده تر اینهاست . اون دوستمون خوب گفت که همه میخوان یک جوری توجیه کنن بدون اینکه علت واقعی را بدانند
برای درک بهتر شما می تونید این طور فکر کنید که در یک طرف زمین به خاطر گرانش ماه مد رخ می دهد و در طرف دیگر زمین به خاطر گرانش ماه ( گرانش طرف دیگر زمین که از ماه دور تر است ) کم می شود و به دلیل نیروی گریز از مرکز آب ها بالا می روند و مد رخ می دهد .
Best
با سلام
در مورد مطالب اتان تشکر می نمایم
در مورد اینکه چراآب در آن طرف کره ی زمین هم د رشب و به علت جاذبه ی کره ی ماه بالا می آید هم مطالعه کنید حرکت پریسشن و حرکت توتیشن و کخروط های حاصل از اینها. اما چون از این طرف ماه داره آب را می کشه، از اون طرف زمین داره مقاومت می کنه (به زبان عامیانه داره زور میزنه ) که از مدارش خارج نشه،و زوایای پریسشن و نوتیشن را حفظ کنه، به زبان دیگر کنش و واکنش، ماه میکشه و زمین از اون طرف واکنش نشون می ده که سر جاش بمونه، بنده به زبان ساده گفتم، اما اگر به زبان علمی بخواهید بدانید به سمت مبحث ژئودزی قسمت حرکات زمین بروید، کتاب Geodesy The Concepts (Vanicek & Krakiwsky) را مطالعه کنید
اگر کتاب را در اینترنت پیدا نکردید به بنده پیام دهید برایتان ارسال می نمایم، در ذیل ایمیل بنده قابل دسترسی می باشد، با تشکر
audiomusiccity22111357@gmail.com
سلام.چه هنگام جذر و یا مد به بیشترین مقدار خود می رسند؟یعنی موقعیت ماه و خورشید با زمین چه گونه باشد تا جذر ویا مد بیشترین مقدار باشند
سلام. توی متن توضیح داده شده!
اگر ماه، خورشید و زمین روی یک خط واقع بشند، معروف به حالت «مهکشند- Spring Tide»، در حالت ماه نو یا ماه کامل، اون موقع بیشترین ارتفاع یا دامنه رو جزر و مد پیدا میکنه. واگر ماه عمود بر خط واصل خورشید و زمین قرار بگیره، معروف به حالت «کهکشند – neap tide»، کمینهی ارتفاع و یا دامنهی جزر و مد بهوجود میاد.
سلام بالاخره معلوم نشد که چرا روزها در حالی که ماه د رآسمانه ولی مد رخ نمیده
[…] جزر و مد چه جوری کار میکنه؟! […]
سلام . جذر و مد با نظریه نسبیت انیشتین چطور توجیه میشه؟
سلام. همونطور که بقیه مسائل گرانشی توجیه میشن؟!
دلیل اینکه در طرف مقابل ماه نیز آب اقیانوس ها و دریا ها بالا می آیند و مد هایی را ایجاد می کنند این است که وقتی ماه در یک طرف زمین قرار می گیرد مرکز ثقل یا گرانیگاه زمین کمی به سمتی که ماه در آن طرف قرار دارد متمایل شده و همین امر باعث می شود نیروی گرانشی زمین در سمت مقابل ماه کمتر شود و در نتیجه آب ها بر خلاف نیروی جاذبه زمین یعنی به سمت بالا حرکت کنند و باعث ایجاد مد می شوند. (گرانیگاه نقطه ای فرضی که مرکز جرم جسم است و برایند تمام نیروهای گرانش جسم به سوی آن است . در مورد اجسام کروی مانند زمین ، گرانیگاه نقطه ی مرکزی درون زمین می باشد.)