رفتن به نوشته‌ها

در اهمیت مسئله حل کردن!

  • چرا اصلی‌ترین راه یادگیری دست‌ورزی با اون موضوعه؟!
  • چرا مهم‌ترین چیز برای یک دانشجوی علوم پایه مسئله حل کردنه؟!
  • چرا بهترین کتاب، اونیه که مسئله‌های بهتری و مسیر بهتری برای فکر کردن پیشنهاد می‌کنه؟
  • چرا خوندن چندین کتاب پیشنهاد نمیشه، اما خوندن یه کتاب یا رفتن سر یه کلاس کافیه و مهم اینه که تعداد مناسبی مسئله حل کنیم؟

همه این سوال‌ها به این برمی‌گرده که یادگرفتن یک مسیر کشف و شهود شخصیه! هر آدمی باید خودش بکوشه تا درک درستی رو «از آن» خودش کنه و این فقط با تمرین حل کردن ممکنه. گاهی ما فکر می‌کنیم که با خوندن کتاب‌های مختلف یا دیدن کورس‌های دانشگاه‌های معروف دیگه بعضی مطالب رو به درستی فهمیدیم. در حالی که معمولا این حس خوشایند فهمیدن نوعی توهمه! در واقع احساس موقتی در ما شکل می‌گیره که به خاطر بیشتر شدن درکمون نسبت به ناآگاهی کامله. برای همین این دلیل نمیشه که به میزان کافی یادگیری حاصل شده باشه. به‌خاطر همین، مسئله حل کردن به ما کمک می‌کنه که دونه دونه چک کنیم چه چیز‌هایی رو خوب متوجه شدیم و چه چیزهایی رو نیاز به بازآموزی داریم. همیشه یادگیری و درکمون از مطلبی رو با حل مسئله پیرامون اون موضوع باید بسنجیم.

این عکس نشون میده که خوندن کتاب‌های درسی یا سر کلاس رفتن فقط نقاطی رو در ذهن ما روشن می‌کنه در صورتی که این خود ما هستیم که باید اون نقاط رو به هم وصل کنیم تا الگوی درستی رو به خاطر بسپاریم.

علت این که خیلی وقتا دانشجوها مطالب سال‌های قبل رو یادشون می‌ره به این برمی‌گرده که تعداد کمی مسئله حل کردن. معمولا آدمایی که زیاد تمرین حل می‌کنن با یک مرور کوتاه خیلی سریع می‌تونن چیزهایی که توی ذهنشون در حال حاضر نیست رو به خاطر بیارن و ازشون استفاده کنند.

با کتاب خوندن و کورس دیدن میشه نمره خوبی گرفت، حتی شب یک امتحان. کافیه شما به میزان کافی باهوش باشین و مطالعه خوبی قبل از امتحان بکنید. اما این یادگیری نیست! در حقیقت شما برای مقطع کوتاهی از زمان یک سری اطلاعات رو به حافظه کوتاه مدت سپردین! اطلاعاتی که شامل یک‌سری رویه و دانستنی مربوط به موضوع علمیه. اما با مسئله حل کردن شما دانش بیرونی رو تبدیل به دانش شخصی می‌کنید. برای همینه که خیلی‌ها نمره‌های خوبی می‌گیرن و کنکور هم رتبه‌های خوبی می‌گیرن از کارشناسی تا دکتری اما هیچ موقع پژوهشگر‌های خوبی نمیشن! ذهن نیاز داره به تمرین همیشگی، پس تا جایی که می‌تونید تمرین حل کنید و خودتون رو با چالش‌های فکری بیشتری درگیر کنید.

طراحی مدادی دون کیشوت

«تدریس به صورت دنباله‌ای از اعمال و تعاملات و دنباله‌ای از تصمیمات گرفته شده توسط معلم، در زمان اتفاق می‌افتاد. در عوض، یادگیری، به عنوان فرایند بلوغ، حتی در زمان خواب، طی زمان اتفاق می‌افتد. لیکن تنها زمانی یادگیری رخ می‌دهد که یادگیرندگان را به جای این که همیشه تسلیم و موافق باشند به ادعا کردن، حدسیه‌سازی  دفاع از حدسیه‌ها و استفاده از توانایی‌های دیگرشان دعوت کنیم.»

جان میسون

منتشر شده در آموزشیزندگی علمی

یک دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.