امروزه با پیشرفت تکنولوژی، نقش دادهها در حوزههای مختلف علم، ازجمله علم نجوم، بیشازپیش نمایان شده است. بهنظر میرسد ابزار برنامهنویسی و شبیهسازی در آیندهای نزدیک، به یکی از مهارتهای مهم و ضروری برای پژوهش در علم (نجوم) تبدیل شود؛ کما اینکه هماکنون نیز تا حدی همینگونه است. در ششمین بخش از «پشت پرده علم» با علیرضا وفایی صدر، پژوهشگر فیزیک در مقطع پسادکتری در IPM، درمورد جایگاه علم داده در نجوم امروزی گفتوگو کردهایم. ویدیو و صوت این گفتوگو ضبط شده و در ادامه این متن میتوانید آن را ببینید و بشنوید.
در علم نجوم امروزی، بهدلیل ساخت تلسکوپها و آشکارسازهای بزرگ متعدد ـ و ترکیب تلسکوپهای بزرگ با یکدیگر با استفاده از روش تداخلسنجی، برای ساخت تلسکوپهای مجازیِ حتی بزرگتر ـ و همچنین افزایش کیفیت و رزولوشن تصاویر دریافتی از آسمان، حجم دادهها بسیار افزایش پیدا کرده و کار با دادههای کلان، به مسئلهای مهم تبدیل شده است. بهعنوان مثال، برای ثبت اولین تصویر از یک سیاهچاله که سال پیش توسط تیم تلسکوپ افق رویداد منتشر شد، هشت آرایه از تلسکوپهای رادیویی، حدود یک هفته رصد انجام دادند که منجر به دریافت دادهای با حجم حدود ۲۷ پتابایت شد و کار انتقال، پاکسازی و تحلیل آن حدود ۲ سال طول کشید (برای اطلاعات بیشتر درمورد جزئیات ثبت این تصویر، این نوشته را بخوانید)!
در گفتوگویمان با علیرضا وفاییصدر، به مسائل مختلفی در زمینه نقش داده در نجوم پرداختهایم؛ از جمله اینکه: چطور میتوان دادههای کلان را سروسامان داد؟ ماشینها (کامپیوترها) چه جنس کارهایی را در زمینه نجوم میتوانند برای ما انجام دهند؟ همکاریهای بینالمللی چه نقشی در این زمینه دارند؟
قصد من ارائه یک معرفی مدرن از بازبهنجارش از افق سیستمهای پیچیده است. با نظریه اطلاعات و پردازش تصویر آغاز میکنم و به سراغ مفاهیم بنیادی چون پدیدارگی، درشت-دانهبندی و نظریه مؤثر در نظریه پیچیدگی خواهم رفت. آنچه برای این مجموعه نیاز دارید شهامت آشنایی با ایدههای جدید و البته کمی نظریه احتمال، حسابان و جبر خطی است. برای تمرینهای پیشنهادی هم خوب است که کمی پایتون و متمتیکا بدانید.
با تشکر از Simon Dedeo، موسسه سانتافه و بهار بلوک آذری.
ایده بازبهنجارش در مورد مطالعه نظریهها است هنگامی که از مقیاسی به مقیاس دیگر میروند.
هفته پنجم: بازبهنجارش در فیزیک انرژیهای بالا، نظریه گروهها و نظریه نرخ-اعوجاج
در ابتدای این جلسه کمی در مورد بازبهنجارش در فیزیک انرژیهای بالا صحبت خواهم کرد و سپس با معرفی کوتاهی از نظریه گروهها، سراغ قضیه Krohn–Rhodes میروم. در انتها به این پرسش میپردازم که آیا برتری بین روشهای درشت-دانهبندی وجود دارد یا خیر. در قسمت انتهایی نظریه نرخ-اعوجاج (Rate–distortion theory) را مطرح میکنم.
قصد من ارائه یک معرفی مدرن از بازبهنجارش از افق سیستمهای پیچیده است. با نظریه اطلاعات و پردازش تصویر آغاز میکنم و به سراغ مفاهیم بنیادی چون پدیدارگی، درشت-دانهبندی و نظریه مؤثر در نظریه پیچیدگی خواهم رفت. آنچه برای این مجموعه نیاز دارید شهامت آشنایی با ایدههای جدید و البته کمی نظریه احتمال، حسابان و جبر خطی است. برای تمرینهای پیشنهادی هم خوب است که کمی پایتون و متمتیکا بدانید.
با تشکر از Simon Dedeo، موسسه سانتافه و بهار بلوک آذری.
ایده بازبهنجارش در مورد مطالعه نظریهها است هنگامی که از مقیاسی به مقیاس دیگر میروند.
هفته چهارم: مدل آیزینگ
مدل آیزینگ، به عنوان معرفترین مدل در فیزیک آماری، یک مدل ساده برای توصیف گذار فاز در مواد مغناطیسی است. این مدل از متغیرهای گسسته (اسپین) به روی یک گراف مشبکه (Lattice) تشکیل شده است. در این قسمت از مجموعه مقدمهای بر بازبهنجارش، نخست مدل آیزینگ را معرفی میکنم و سپس به سراغ درشت-دانهبندی شبکه اسپینی میروم. چالشهای پیشرو را مطرح میکنم و سرانجام به پدیدارگی جملات مرتبه-بالاتر و نقاط ثابت جریان بازبهنجارش میپردازم.
معمولاً با ورود به دانشگاه مردم بهیکباره شاهد یک تغییر اساسی در جوّ عمومی افرادی که باهاشون سر و کار دارن، نیازها و خواستهها و تجربههای عملی مورد نیازشون میشن. در رشته فیزیک و به طور کلی در رشتههایی که نسبت افرادی که با آگاهی و شوق پیشین وارد دانشگاه میشن بیشتره، این تاثیرات بهنسبت شدیدتر هم هست. در ادامه سعی میکنیم به تعدادی از پرسشهایی که یک داشجوی فیزیک ممکنه داشته باشه جواب بدیم. پرسشهایی که پاسخ دادن بهشون توسط خود دانشجو ممکنه مستلزم آزمون و خطا و گذران زمان زیادی باشه.
پرسش: کتاب میخوام. چطوری کتابهایی که میخوام رو پیدا کنم؟
احتمالاً از اولین روزی که وارد دانشگاه شدید بهتون گفتن که سعیکنید کتابهاتون رو به زبان اصلی بخونید. مزایای این کار اینقدر زیاده و اینقدر گفتهشده که دیگه گفتن نمیخواد. ولی سوال اینه که آیا باید پاشیم بریم انقلاب و در به در دنبال کتاب انگلیسی بگردیم؟
قاعدتاً بله، باید برید جایی رو پیدا کنید که از ناشر اصلی کتاب رو بخره، برداره بیاره اینجا و برسونه به دست شما. اما این کار اصلاً آسون نیست. کتابهای اصلی معمولاً گروناند، آوردنشون به ایران سخته که گرونترشون میکنه و گاهی تقاضا براشون خیلی زیاد نیست که باعث میشه باز هم گرونتر به دست خواننده برسه. گزینهی دیگهای که وجود داره کتابهاییاند که همینجا غیرقانونی و معمولاً به صورت آفسِت یا فوتوکپی چاپ میشن و معمولاً قیمت بهنسبت مناسبتری در برابر کتابهای اصلی دارند. وقتی میخواید همچین کتابی بخرید چیزی که باید بدونید اینه که پولی که خرج میکنید، تقریباً کامل به شکل سود خالص میره تو جیب سودجوها و متقلبینی که دقیقاً همین کار رو با بازار نشر محتوای در دسترس هم دارند انجام میدن، یعنی شما با پولتون حیات مالی فرآیندی رو تأمین کردید که منجر به از بین رفتن نویسندگان، مترجمان و ناشرانی که پایه اصلی فرهنگی ملت هستند میشه. گزینه دیگهای که وجود داره و ما اون رو به تأکید پیشنهاد میکنیم استفاده از نسخههای الکترونیکی کتابهاست.
اگر دسترسی مالی دارید که به راحتی میتونید از نسخههای نشر الکترونیکی که خود ناشر یا مثلاً جایی مثل وبسایت آمازون تأمین میکنه استفاده کنید و از تمام مزایای استفاده از نشر الکترونیک، بهخصوص کمک به حفظ محیطزیستبهرهمند بشید. همچنین وبسایتهایی در اینترنت وجود دارند که امکان دانلود طیف بسیار وسیعی از کتابها رو به کاربرانشون میدن. در حال حاضر گستردهترین کتابخانه محتوای آنلاین لیبجن و وبسایتهای وابسته به اونه.چیزی که باید هنگام استفاده از چنین مجموعههایی بدونید اینه که استفاده و نشر بخش زیادی از این مجموعهها در بسیاری از کشورها غیرقانونیه یا مورد بحثهای حقوقی روز هست. حالا دیگه استفاده کردن یا نکردن و محّق بودن یا نبودن شما در استفاده به خودتون مربوط میشه. (آشنایی بیشتر با جنبش دسترسی آزاد میتونه شما رو در تصمیماتتون یاری بده)
من تمام موارد بالا رو میدونم و میخوام کتابی رو دانلود کنم، باید چیکار کنم؟
اول اینکه باید بدونید چیزی که میخواید دانلود کنید دقیقاً چیه. پس توی یه موتور جستجو -مثلاً گوگل- بگردید و اطلاعات کتابی که میخواید رو پیدا کنید. معمولاً صفحهی آمازون همون کتاب جای خوبیه برای کسب اطلاع راجعبه یک کتاب. به خصوص که به نظرات دیگر خوانندگان کتاب هم دسترسی دارید. حالا که کتابتون رو میشناسید به یکی از وبسایتهای libgen، bookzz و bookfiمراجعه و کتاب رو پیدا میکنید. دو راه وجود داره برای اینکار، اول اینکه اسم کتاب و شاید اسم نویسنده رو وارد و اگه کتاب وجود داشت دانلودش میکنید. راه دیگه اینه که کتابهایی رو که شناسه DOIبراشون ثبت شده، شناسهشون رو وارد میکنید و کتاب موردنظرتون رو میگیرید. (که این شناسه رو معمولاً تو صفحهی مربوط به کتاب توی وبسایت ناشر میشه پیدا کرد.)
تنها نکتهای که میمونه فرمت فایل دریافتیه. معمولاً کتابها با فرمت آشنای pdf منتشر میشن که مردم برای استفاده ازشون مشکلی ندارن، گاهی اما کتابها با فرمتهای DJVu، EPUB یا بقیهی فرمتهای کمترآشنا منتشر میشن که توی خیلی از سیستمعاملها به یک نرمافزار اضافه نیاز دارید که بتونید بازشون کنید. این نرمافزارها فراوان در اینترنت برای انواع سیستمعاملها و با امکانات متنوع و عمدتاً به صورت رایگان وجود دارند. همچنین اکثر این نرمافزارها به شما این امکان رو میدن که از این فایلها خروجی pdf بگیرید، که گاهی استفاده ازشون برای مردم راحتتره. (معمولاً فایلهای pdf حجم خیلی بیشتری نسبت به فایل DJVu مشابهشون دارند)
پرسشی دارم، یا میخوام با موضوعی آشنا بشم. باید چیکار کنم؟
اصولاً خیلی از پرسشهایی که برای ما پیش میاد رو پیشتر یک نفر مشابهش رو پرسیده و معمولاً اطلاعات کافی در دسترس وجود داره که بتونیم پیِ پرسشهامون رو بگیریم. ولی مسأله اینه که چطور باید از بین انبوه اطلاعاتی که وجود داره، اونچه به درد ما میخوره رو پیدا کنیم. در جستجو برای برای پاسخدادن به پرسشهاتون باید مثل کارآگاههایی که توی فیلمها میبینید عمل کنید (مثلا فرض کنید شرلوک هولمزید) و با کوچکترین سرنخهای اولیه دنبال سرنخهای مفیدتر و اطلاعات بیشتر بگردید. مطمئناً اولین جایی که بهش مراجعه میکنید گوگل (یا هر موتور جستجوی دیگه) هست. در استفاده از موتورهای جستجو مهمترین چیز کلیدواژهای هست که استفاده میکنید. هرچه کلیدواژههای شما بهتر انتخاب شده باشن راحتتر میتونید اطلاعات مورد نیازتون رو پیدا کنید. فرض کنید شما از یک موضوع فقط یک واژه میدونید که با جستجوی این واژه اصولاً صفحههایی خیلی عمومی به شما پیشنهاد داده میشه. مثلا شما صفحه ویکیپدیای پیشنهاد داده شده رو باز میکنید و شروع میکنید به خوندن. چیزهایی دستگیرتون میشه و کلیدواژههای جدیدی برای ادامه جستجو پیدا میکنید. چیزهایی رو هم متوجه نمیشید و موضوعات جدیدی برای جستجو پیدا میشه. به لینکهای توی صفحه سر میزنید، به مراجع مراجعه میکنید و خلاصه هر محتوای عمومی که در دسترس هست رو نگاهی میاندازید. اما اگر به چیز بیشتری نیاز داشتید -مثلاً محتوای علمی آکادمیک- اون وقت باید چیکار کنید؟ دو مورد وجود داره: یکی پیدا کردن این محتوا و دیگری دسترسی پیدا کردن بهشون.
برای پیدا کردن محتوای علمی آکادمیک در نوبت اول میتونید برید سراغ گوگل. البته نه ابزار معمول جستجوی گوگل. بلکه google scholarکه دقیقاً برای این کار ساخته شده. همچون گذشته کلیدواژههاتون رو وارد میکنید و لیستی از نتایج رو میبینید، اما لیستی که عمدتاً مقالات و کتابهای علمی هستند. در مورد کتابها که پیشتر گفتیم چطور میتونید بهشون دسترسی پیدا کنید،اما مقالات رو باید چیکار کرد؟ بذارید اول ببینیم منظورمون از مقاله چیه و چطور منتشر میشه.در ادبیات علمی آکادمیک معمولاً منظور از “scientific article” محتوایی است که به فرمت خاصیتهیه شده، گزارش و نشانگر کاری است که به روش خاصی انجام شده (روش علمی یا دیگر روشهای نظاممند رایج)، در مجلاتی که به عنوان مجلات علمی شناختهشدهاند منتشر شده و از فرآیند peer reviewگذشته است.
اصولاً ناشری که چیزی رو منتشر میکنه انتظار کسب درآمد از کارش رو داره و بنا به سنتی که در مجلات چاپی وجود داشته این معمولاً خواننده بوده که که برای خرید مجله پول میداده. با الکترونیک شدن انتشارات هم (چه در کنار چاپ فیزیکی چه فقط به صورت الکترونیکی) این سنت ادامه پیدا میکنه و این همچنان خواننده است که باید پول بده تا بتونه چیزی رو بخونه. ولی با تاثیرگذارشدن مقالات علمی در ارزشگذاریهای مجامع دانشگاهی و اهمیتپیداکردن تعداد دفعات خونده شدن و ارجاع به یک متن آکادمیک کمکم خود منتشرکنندگان (چه خود نویسنده و چه موسسهی حامی نویسنده) مسئولیت تأمین مالی ناشر رو برعهده گرفتند، یعنی خود منتشر کننده مقاله پولی به ناشر پرداخت میکنه و در مقابل خوانندگان بدون پرداخت هیچ هزینهای میتونند به متن مقاله دسترسی داشته باشند. که این نوع مقالات رو به اصطلاح “open access articles” مینامند. (البته open access بودن مفهوم خیلی گستردهتریه و اینجا خیلی سادهانگارانه درنظر گرفته شده)
خب پس اگر مقالهای که نیاز داشتید از این نوع اخیر بود که مشکلی نیست و به راحتی میتونید از همون صفحهی مربوط به مقاله در وبسایت ناشر بهش دسترسی داشته باشید. اما اگر اونچه که میخواید open access نبود، چه؟ در این صورت هم احتمالاً اولین گزینه استفاده از libgen و sci-hub باشه. در قسمت مربوط به دانلود کتاب از DOI حرف زده بودیم. DOI یک شناسه دیجیتال منحصر به فرده که اصولاً میتونه نشانگر هر شئ فیزیکی یا دیجیتال باشه. تقریباً همه ناشران علمی از این شناسه برای مشخص کردن محتوای منتشرشدهشون استفاده میکنند. کاری که کافیه شما انجام بدید اینه که به یکی از دو وبسایت بالا مراجعه کنید و در قسمت مربوط، شناسه DOI مقالهای که میخواید رو وارد کنید و از لیستی که میاد اونچه میخواید رو انتخاب کنید. اما گاهی این کار جواب نمیده و باید رفت سراغ روشهای دیگه!
از اون جهت که فرآیند peer review معمولا زیاد به درازا کشیده میشه یا اینکه بعضی افراد اصلاً دوست ندارند که کارشون به این صورت داوری بشه، جاهایی وجود داره که پژوهشگران میتونند نوشتههاشون رو پیش از چاپ به اشتراک بذارند. شناختهشدهترین مثال از اینگونه وبسایتهای پیشاچاپی(pre-print) آرکایو هست. در آرکایو شما میتونید به نسخههای پیشاچاپی (و حتی بسیاری از مواقع نسخههای بعد از داوری و چاپ) پژوهشگران دسترسی داشته باشید.
راه دیگهای که میتونید به یک مقاله دسترسی پیدا کنید از طریق خود نویسنده مقاله است. (معمولاً نویسندگان این حق رو دارند که مقالهشون رو به رایگان به اشتراک بذارند) یعنی اینکه یا متن کامل مقاله در صفحه شخصی نویسنده یا موسسهای که شخص وابسته به اون هست منتشر میشه یا اینکه شما به شخص نویسنده ایمیل میزنید و ازش درخواست میکنید که مقاله رو در اختیارتون بذاره.
Researchgate وبسایت دیگهایه که بسیار پیشنهاد میشه که ازش استفاده کنید. RG شبکهای اجتماعی برای تبادل آراء و ارتباط بین پژوهشگرانه. توی RG میتونید سوال بپرسید، میتونید پرسشها، نظرات و بحثهای دیگران رو ببینید و همچنین میتونید به نوشتههای دیگران دسترسی داشتهباشید. چرا که خیلی از افراد متن کامل مقالاتشون رو در RG منتشر میکنند. همچنین RG خدمات و ویژگیهای جذاب دیگهای هم داره که میتونه خیلیجاها بدردتون بخوره.
در این وبگاه متعلق به دانشگاه ایلینویز و جاهای مشابه هم تعداد زیادی از پرسشهای مردم و پاسخهای متخصصان یا بقیه کاربران جمعآوری شده. فورومهای اینترنتی هم گاهی میتونن جاهای خیلی خوبی برای پیدا کردن جوابهای مورد نظرتون باشن. فقط باید حواستون باشه جوابی که کاربران یه وبسایت عمومی میدن ضرورتاً جواب قابل استنادی نیست، گرچه معمولاً سرنخهای خوبی برای جستجو به آدم میده.
دوست دارم مقاله بخونم ولی مقالهها خیلی تخصصی به نظر میان. چطوری بفهممشون؟
معمولاً مقالاتی که منتشر میشن گزارشی از یک پژوهش خیلی خاصاند و پر از اطلاعاتیاند که فقط به درد کسایی میخوره که در همون موضوع خاص کار میکنند، ولی شما به عنوان مخاطب نهآنچنان خاص معمولاً علاقهمند به مقالات به اصطلاح مروری (review articles) هستید. اینها مقالاتیاند که بهصورت خلاصه و داستانوار (یعنی با یک روند قابل دنبال) از اتفاقاتی که در یک شاخهی علمی داره میافته برای یک مخاطب غیر متخصص در اون موضوع خاص گزارش میدن.
در فیزیک دو مجموعه وجود داره که این نوع مقالات رو جمعآوری و طبقهبندی میکنند. یکی The Net Advance of Physicsو دیگری Inspire HEP Review. مورد اول مجموعهای گسترده و پرمحتواست که طبقهبندی خوبی داره و تقریباً از هر شاخهای از فیزیک میشه توش مطلب پیدا کرد. مورد دوم کمی محدودتر هست و فقط موضوعات فیزیک نظری و انرژیهای بالا رو پوشش میده.
من با محتوای چند رسانهای بیشتر از متن ارتباط برقرار میکنم. آیا محتوای مناسب من هم وجود داره؟
بله، اینترنت پر هست از محتوای چندرسانهای با موضوعات فیزیکی، ریاضی و خلاصه هرچیزی که برای یک دانشجوی فیزیک میتونه جالب باشه.
آشناترین جایی که میشه انواع و اقسام ویدئوها برای هر نوع مخاطبی پیدا کرد، یوتیوبهست. ولی دسترسی به یوتیوب از داخل ایران خیلی سخته و خود سایت هم امکان دانلود ویدئو رو نداره. برای رفع این مشکل میتونید از سرویسهای اشتراک ویدئو ایرانی که امکان آپلود از یوتیوب رو دارند استفاده کنید. دو مورد شناختهشده از این وبسایتها آپارات و نماشا هستند. کافیه برید اونجا، لینک یوتیوب ویدئوتون رو بذارید و بعد از طی چند مرحله ساده ویدئوتون رو ببینید و دانلود کنید.سرویس دیگهای که میشه به راحتی ازش استفاده کرد itunes-U شامل پادکستها، ویدئوکستها و کتابهایی هست که تعدادی از دانشگاهها و موسسات آموزشی بزرگ دنیا تهیه کردهاند. تقریباً همه محتوای موجود در itunes-U رایگان هست و کیفیت خوبی هم دارند. برای دسترسی به این سرویس کافیه اپ itunes رو روی موبایل یا دسکتاپتون داشته باشید. همچنین کاربران لینوکس میتونند از اپ Tunes viewerبرای دسترسی به این سرویس استفاده کنند.
راجع به کورسهای آنلاین و موکها هم من کلاً اینجا حرفی نمیزنم چون عباس توی همین بلاگ فراوان راجعبهشون صحبت کرده. مثلاً:
خیلی جاها هم از سمینارها و جلساتشون فیلم میگیرند و منتشر میکنند. در ادامه راجع به اونها هم صحبت خواهیمکرد.
سمینار فیزیک؟ مگه اصلا برای دانشجوهای کارشناسیه؟
خیلیها به این بهانه که سمینارها خیلی سطح بالایی دارند و دانشجوهای کارشناسی نمیتونند اونها رو بفهمند، توی هیچ سمیناری شرکت نمیکنن. این گمان حداقل راجع به سمینارهای عمومی مطمئناً درست نیست. اصلاً یکی از مخاطبان اصلی چنین سمینارهایی دقیقاً خود شمایید. نباید انتظار داشتهباشید هرآنچه که سخنران میگه رو همه افراد مثل هم بفهمند اما باید این انتظار رو از خودتون داشته باشید که یک روز، دو روز یا یک هفته بعد از سمینار، آنچه که نمیفهمیدید رو حداقل به اندازه کافی راجعبهش تحقیق کرده باشید. یک تکه کاغذ بردارید برید توی سمینار و هرآنچه که متوجه نشدید رو یادداشت کنید. بعد از سمینار از دیگران راجعبه اونچه که نفهمیدید بپرسید و برید راجع به اون موضوع تحقیق کنید. مطمئناً چیزهای زیادی یاد خواهید گرفت. و مطمئناً هر بار مطالب بیشتر و عمیقتری رو خواهید فهمید. خلاصه اینکه از سمینارها نترسید و براشون بهانه نیارید.
خوب حالا که تصمیم گرفتیم در سمینارها شرکت کنیم، کجا باید بریم؟
خیلی از دانشکدههای فیزیک سمینارهای عمومی منظم دارند. اینها سادهترین و دمدستترین سمینارهای ممکناند. همچنین گروههای آموزشی مختلف دانشکدهها معمولاً جلسات منظمی دارند که دانشجوهای تحصیلات تکمیلی با همدیگه کارهایی که دارند میکنند و نظراتشون رو با هم به اشتراک میذارن. این جلسهها معمولاً تخصصی و جزئیترند ولی همین مسأله از جهتی باعث میشه از نزدیک با کارهای واقعی که اهالی فیزیک انجام میدن بیشتر آشنا بشید. اگر در تهران هستید، پژوهشگاه دانشهای بنیادین (IPM) هم جلسات هفتگی منظمی در موضوعات مختلف برگزار میکنه که میتونید شرکت کنید. همچنین خیلی از دانشگاههای بزرگ از سمینارها و جلساتشون فیلم میگیرند و روی اینترنت به اشتراک میذارن. این میتونه ابزاری فوقالعاده باشه برای آشنا شدن با موضوعات روز مطرح در فیزیک.از مثالهای باکیفیت و قوی اینگونه ویدئوها میشه به برنامههای ICTPو perimeter institute اشاره کرد.
یادمه زمانی بچههایی که میخواستند برند رشتهی هنر (دوم دبیرستان زمان ما، نظام یکمی قدیم!) معمولا از طرف خانواده نهی میشدند، چون که رشته ریاضی-فیزیک و علوم تجربی گزینههای نزدیکتری هستند برای «یه چیزی شدن» تا هنر. خونوادهها و مدارس کاملا مزدورانه سعی میکردند دانشآموز بیچاره رو متقاعد کنند که وارد رشتههای ریاضی و تجربی بشه چون که آینده بهتری در انتظارش خواهد بود! توجیه اکثر خونوادهها هم این بود: «درسته که به موسیقی علاقهداری ولی برای اینکه بتونی کار گیر بیاری بهتره بری درس مهندسی بخونی (مثلا!) و اینکه تو میتونی در کنار ریاضی و فیزیک خوندن (توی مدرسه و بعد دانشگاه) ، موسیقی هم یاد بگیری ولی نمیتونی بری رشتهی هنر و بعد در کنارش ریاضی یا فیزیک یاد بگیری که!» مسئله این بود که انگار با رفتن به موسسهای که موسیقی تدریس میکرد، یادگیری موسیقی امکانپذیر بود در حالی که خارج از محیط مدرسه و دانشگاه یادگیری ریاضی و فیزیک خیر. به نظر من این توجیهها یکی از بدترین انتقامهایی بود که نظام آموزشی بیمار ما از علم گرفت. امیدوارم این طرز تفکر امروز از بین رفته باشه چون که امروز واقعا میشه دانشگاه نرفت ولی ریاضی و فیزیک یادگرفت!
توی این پست قصد دارم نشون بدم که تمام دروسی که یک دانشجوی کارشناسی فیزیک میگذرونه رو بدون رفتن به دانشگاه میشه گذروند، حتی با کیفیت بالاتر! امروز با وجودآموزش آنلایناین امکان هست که شما توی خونتون، زیر کولر و با بیژامه بشیند و مکانیک کوانتومی یا الکترومغناطیس یادبگیرید، اون هم از بهترین اساتید بهترین دانشگاههای دنیا!
دروس دانشجوهای فیزیک به سه دستهی: ۱) دروس پایه ۲) دروس تخصصی ۳) دروس انتخابی تقسیم میشند که من سعی میکنم تا اونجایی که یادم هست لینک کورس(دوره)هایی که مرتبط با هر درس هست رو بذارم.
در ضمن، ممکنه من یکسری از درسها و کورسها رو از قلم انداخته باشم. شما به راحتی میتونید با جستجو(سرچ) هر چیزی رو که بخواید پیدا کنید. راستی ;کورسهای آموزشی موسسه پریمیتر رو از دست ندید! همینطور به لینکهای پیشنهادی سر بزنید.
سوالی که ممکنه براتون مطرح بشه اینه که: پس واقعا دانشگاه رفتن وقت آدم رو تلف میکنه؟ یا مثلا نریم دانشگاه دیگه؟ یا دانشگاه رفتنمون اشتباه بود؟
جواب این سوال منفیه! دانشگاه فقط محل ارائهی یک سری درس نیست! دانشگاهها پایه و اساس پژوهش هستند و نه صرفا محل برگزاری یکسری کلاس! دانشگاه محل اجتماعات علمی و تحقیقاتی هست و به هیچ وجه نباید در دانشگاه رو بست! در ضمن شما توی دانشگاه با انسانهای متفاوتی تعامل میکنید، انسانهایی که در بین وفور و پراکندگی منابع و راههای موجود برای رسیدن به سطح خوبی از علم میتونند شما رو راهنمایی و هدایت کنند. در حقیقت اینکه شما فقط انسان باهوشی باشید و یا اینکه مطالعهی زیادی داشته باشید، کافی نیست. شاید در مقاطع اولیه تحصیل این قضیه زیاد خودش رو نشون نده ولی زمانی که پای پژوهش به میون بیاد اون موقع هدایت علمی مناسب خودش رو به خوبی نشون میده. مهمترین تفاوت دانشگاهها و موسسات علمی تراز اول جهان با بقیه جاها در نوع کلاسهاشون و ساختمونهاشون نیست، بلکه وجود افراد به معنی واقعی متخصص هست که وظیفهی هدایت علمی رو درست ایفا میکنند. این بحث خیلی مفصلیه، امیدوارم بشه طی چندتا پادکست توی رادیوفیزیکبهش پرداخت.
در پایان، از همهی دوستانم توی سایر رشتهها درخواست میکنم که این لیست رو در مورد رشتهی خودشون منتشر کنند.
«هر چیزی که ما آن را واقعی میپنداریم، از چیزهایی ساخته شده که نمیتوانیم آنها را واقعی قلمداد کنیم. اگر مکانیک کوانتومی شما را عمیقا شوکه نکرده، هنوز آن را نفهمیدهاید!» نیلز بور
در مورد مکانیک کوانتومی حرف و نقلهای فراوانی وجود داره که معمولا هر فیزیکپیشهای از اونها مطلع هست. واقعیت اینه که مکانیک کوانتومی گیجکننده هست ولی درسته، کار میکنه! خلاصه اینکه باید مکانیک کوانتومی رو یاد گرفت و ازش استفاده کرد. کتابهای زیادی با رویکردها و سطوح مختلفی نوشته شده و هر کسی میتونه بسته به نیازش یکی از اونها رو تهیه کنه و مطالعه کنه. ولی اگر دنبال یک دوره (کورس) خوب و معتبر برای مکانیک کوانتومی هستید به شما دورهی مکانیک کوانتومی (۱) امآیتی رو برای شروع معرفی میکنم.
یک دورهی ۲۴ جلسهای (هر جلسهش تقریبا ۱ساعت و ۲۰ دقیقه است) که دیدنش حتما پر از سود و فایده خواهد بود برای هرکسی که دنبال یادگیری مکانیک کوانتومیه! استاد این درسAllan Adams ، فوقالعاده این درس رو ارائه میکنه (متاسفانه ما از این قبیل اساتید پرانرژی خیلی خیلی کم داریم توی دانشگاههامون.)
به سایتMIT OCW برید و اطلاعات تکمیلی این دوره رو ببینید.