زمان زیادی از شروع جنبش نرمافزار آزاد میگذره. مهمترین پیام این جنبش شاید این بوده که آی آدمها در دوران دیجیتال حواستون باشه که آزادی شما نسبت به استفاده از محتوای جدید دچار محدودیت نشه! از دستاوردهای این جنبش شکلگیری زیستبوم گنو/لینوکس، ویکیپدیا (و پروژههای خواهرش) و چیزهای این شکلی بود. کسایی که گنو/لینوکس رو یک فرهنگ میدونن ایدهشون اینه که مستقل از ویژگیهای فنی ابزارها، ویژگیهای اخلاقی و انسانی دلیل استفاده کردن یا نکردن ما از اونها رو مشخص میکنند.
این مسئله به علم هم سرایت کرده. سالهاست که به شکل ابلهانهای علم گرفتار مشکل انتشار در مجلات بسیار پرهزینه شده! مجلههایی که علم رو از اهل علم به ازای دریافت پول زیادی تحویل میگیرن و بعد دوباره در ازای دریافت پول به اهل علم محصول خودشون رو میفروشن! اساسا علم یک فرایند اجتماعیه؛ یعنی هر موقع شخصی یافتههای جدیدی رو منتشر میکنه تا زمانی که بقیه همکاران متخصص در اون زمینه اون یافتهها رو تایید نکنند (داوری همتا) اون اثر مورد اقبال عمومی قرار نمیگیره. برای همین نیازه که ساز و کاری باشه که افراد بتونن یافتههاشون رو به اشتراک بذارن تا بقیه نظراتشون در مورد کم و کیف اون کار رو گزارش کنند. اما قرار نبود که یک سری مجله علمی (بخوانید دلال) این وسط پیدا بشن که از این بده بستان علمی امرار معاش کنند. بماند که این وسط، دلالهایی مثل الزویر در نهایت گوش به حرف برادر بزرگتر پژوهشگران ایرانی رو هم تحریم کردند.
سال گذشته تصویر خیلی جالبی در توییتر دیدم که به عمق فاجعه در دسترس نبودن مقالههای علمی اشاره میکرد:
بهار آکادمیک
خلاصه که وضع موجود اصلا جالب نیست. برای همین مدتهاست که اهل دانشگاه به دنبال حل این مشکل هستند. تلاشهای صورت گرفته رو میتونید زیر پرچم «علم باز» دنبال کنید. یکی از راههای پیشنهاد شده برای رهایی از شر مجلات پولی و بیاخلاق، انتشار در مجلات با «دسترسی باز» هست. اگه مقالهی علمی با دسترسی باز منتشر بشه اون موقع هر شخص بدون نیاز به پرداخت کمترین هزینه میتونه اون مقاله رو بخونه. توجه کنید که اگه شما یک دانشجوی ساده ولی علاقهمند باشین، بیشتر وقتها نمیتونید به صورت قانونی مقالههایی که نیاز دارین رو بخونید. مستحضر هستین که قانون همیشه چیز خوبی نیست!؟ توی علوم پایه مردم معمولا سعی میکنن که نسخه نهایی یا پیشنویس بسیار شبیه به نسخه نهایی مقالهشون رو روی arXiv بذارن. آریکایو برای هر دو طرف ماجرا رایگانه اما باید توجه کنیم که مقالات منتشر شده در آرکایو هنوز از فرایند داوری همتا عبور نکردند. به همین خاطر اگه مقالهای که روی آرکایو منتشر شده دقیقا همون چیزی نباشه که در یک مجله علمی چاپ شده اون موقع اعتماد کردن به اون مقاله سخت میشه. برای اینه که وجود مجلاتی با داوری همتا با دسترسی باز خیلی مهمه.
این روزها آدمای زیادی مشغول پرداختن به این مسئله هستند. اخیرا هم دانشگاههای مختلف تلاش کردن با عقد قراردادهای مختلفی کمی از وخامت وضع دسترسی بسته کم کنند. توی توییتر هم میتونید ببینید دانشمندهای مختلف چهطور علیه این مسئله در حال مبارزه هستن و خودشون رو از فرومایگان جامعه جدا کردن! از میان آدمهای سرشناس، تیموثی گاورز (برنده جایزه فیلدز در ۱۹۹۸) مدتهاست که ناراحتی خودش رو نه تنها آشکارا ابراز کرده بلکه در جهت حل این مشکل زحمت هم کشیده:
- گاورز در سال ۲۰۱۲ با انتشار پستی در وبلاگش به دلایل مختلفی از جمله حمایت الزویر از قانون توقف سرقت آنلاین، قانون حفاظت از آیپی و قانون آثار پژوهشی فراخوانی برای تحریم الزویر داد.
- نگاه کنید به «هزینه دانش»: اعتراض دانشگاهیان به شیوه های تجاری الزویر
- سال ۲۰۱۶ گاورز مجلهای به اسم «آنالیز گسسته» راه انداخت تا به همه نشون بده که میشه خارج از چارچوبهای دست و پا گیر سنتی یک مجله با کیفیت ریاضی داشت بدون این که هزینه سنگینی به کسی تحمیل بشه.
- در سال گذشته هم مجله «Mathematical Research Reports» با تغییرات جدید بر پا شد. گاورز در وبلاگش در مورد این جور مجلهها همیشه ازعبارت «با اخلاق و با کیفیت» استفاده میکنه.
- توی این ویدیو گاورز به خوبی در مورد وضع کنونی انتشارات علمی صحبت میکنه و میگه چرا سیستمی که برای همه واضحه که بده چرا هنوز داره کار میکنه.
مبارزه، مبارزه و مبارزه!
لیبجن و سایهاب دو پروژه مهم برای دور زدن پرداخت هزینه مقالات به کمک پراکسی دانشگاهها هستن که اجازه میدن شما مقالات رو رایگان دانلود کنید. سالهاست که انتشارات مختلف (همون دلالها) به دنبال شکایت از سایهاب هستند. حساب کاربری سایهاب در توییتر بسته شده و اخیرا در کشورهای مختلفی از جمله انگلستان به شدت دنبال محکوم کردن و غیرقانونی جلوه دادن فعالیتهای سایهاب هستن در این حد که پلیس به دانشآموزها و دانشجوها هشدار داده از این وبسایت استفاده نکنند! طبیعتا واکنش همه آدمهای شریف این بوده که برین دنبال کارتون بابا! یعنی چی؟! افراد مختلفی در حمایت از سایهاب توییت کردن، از جمله کارلو روولی فیزیکدان!
در این ویدیو الکساندرا الباکیان موسس سایهاب توضیح میده که چرا همچین سایتی رو ایجاد کرده:
فراموش نکنیم که …
قانون بد، بده! نیازی نیست که ما از قانون بد پیروی کنیم. این که سرمون رو بندازیم پایین و چیزی نگیم و هیچ حمایتی از برطرف شدن قانون بد نکنیم بده. امروز جامعه علمی باید در برابر این چیزها مقاومت کنه.
«قوانین در مورد درست یا غلط بودن چیزی تصمیمگیری نمیکنند. هر آمریکایی باید بداند که چهل سال پیش در بسیاری از ایالات، نشستن یک سیاهپوست در جلوی اتوبوس خلاف قانون تلقی میشد؛ اما این فقط نژادپرستان بودند که میگفتند این کار غلط است.»
– ریچارد استالمن – موسس بنیاد نرمافزار آزاد