در گذار فاز، سیستم ویژگی بازگشتپذیری ترمودینامیکی رو از دست میده و معمولا گسستگی در فضای ترمودینامیکی دیده میشه. یک لحظه مثال آب و یخ رو مرور کنیم: دمای انجماد آب (H2O مایع) و دمای ذوب برای یخ (H2O جامد) برابره. حدود صفر درجه آب یخ میزنه و یخ آب میشه!
اما مثلا برای «آگار» اینجوری نیست! یعنی دمای ذوب آگار جامد و دمای انجماد آگار مایع یکی نیستند! آگار جامد در دمای ۸۵ درجه سانتیگراد ذوب میشه. اما وقتی آگار مایع داشته باشین و شروع به سرد کردنش کنید، در دمای ۴۰ درجه منجمد میشه (نه در ۸۵ درجه). یعنی چی؟!
وقتی آگار جامد رو در دمای ۸۵ درجه ذوب کنید، تا زمانی که به دمای ۴۰ درجه میرسه مایعه! یعنی اگه آگار ذوب شد و خواستین منجمدش کنید باید صبر کنید که به ۴۰ درجه برسه! برای همین اگه در بازه زمانی ۴۰ تا ۸۵ درجه آگار هم به صورت مایع میتونه وجود داشته باشه هم به صورت جامد! «بستگی داره که مسیر گرما دادن به سیستم چه جوری باشه» (ببینید که مسیر مهمه!)
این ایده وابستگی به مسیر رو توی فیزیک با واژه پسماند یا hysteresis در موردش حرف میزنند. مثال آشناترش وقتیه که میدان مغناطیسی روی یه تیکه آهن اعمال میکنیم و آهن خاصیت آهنربایی (مغناطیسی) پیدا میکنه ولی وقتی میدان اعمال شده رو قطع میکنیم، برخلاف انتظارمون سیستم به حالت قبلی (عدم وجود خاصیت آهنربایی) بر نمیگرده
همیشه به این فکر بودم که میشه فیزیک رو با چیزهای دیگه پیوند داد، مثل آشپزی!؟ با یکم گشت و گذار و تحقیق اولیه این ایده پررنگتر شد و بنظرم رسید که میتونه عملی باشه. با کلی ذوق و شوق، کلید واژهی آشپزی و فیزیک رو توي گوگل سرچ کردم، اما نتایج خوبی بهدست نیومد. کلی ایده و فکر جدید تو ذهنم بوجود اومد و دنبال اجرا کردنشون بودم. (به عنوان تلفیق فیزیک و آشپزی) چند روز گذشت که یکدفعه به یک مطلب جالب برخوردم: آشپزی ملوکولیmolecular gastronomy. مطالب خیلی جالبی رو تو این زمینه خوندم و گفتم چه خوب میشه اگه این پدیده رو به بقیه هم معرفی کنم . پس این شما و این معرفی گوشهای از آشپزی مولکولی:
اول از همه اینکه آشپزی مولکولی یک علم محسوب میشه! در این علم تحولات فیزیکی و شیمیایی مواد تشکیل دهندهی هر غذا رو در طی پخت و پز مورد بررسی قرار میدند. دو چیز باعث شد این رشته خیلی زود رشد و پیشرفت کنه: یکی اینکه این علم بررسی بین فیزیک و تغذیه رو شامل میشه و دیگه اینکه تونست تغییر عظیمی رو در ظاهر غذاهایی که برای مردم عادی شده بودند، ایجاد کنه و مردم اشتیاق به خوردن غذاهاي قدیمی، اما با ظاهری جدید و جذاب پیدا کنند.
آشپزي مولکولی در سال 1988 توسط نیکلاسکورتی، فیزیکدان مجارستانی و یک شیمیدان فرانسوی به نام هارولدگری ابداع شد. بهتره کمی به تاریخچهی آشپزی فیزیکی و مولکولی بپردازیم. درسته که تا قبل از این علم، علوم دیگری در رابطه با تغذیه وجود داشت، اما هیچ کدوم از اونها به چگونگی پخت و پز، واکنشهای فیزیکی و شیمیایی و تاثیر دما توجهی نداشتند. واژهی آشپزی فیزیکی و مولکولی توسط نیکلاس کورتی که در آکسفورد مشغول تحصیل بود نام گذاری شد. سپس چندین و چند کارسوق در این رابطه برگزار گردید واز دستورهای غذایی مختلفی رونمایی شد و سرانجام رستورانهای بزرگی با اسم رستورانهای مولکولی افتتاح گشت. یکی از بهترین رستورانهای مولکولی،رستوران سه ستارهی البولی (el bulli) در اسپانیا است.
حالا که کمی از تاریخچهی این علم رو دونستیم بهتره که به بعضی از روشهای تهیهی غذاهای مولکولی بپردازیم:
اول از همه این نکته حائز اهمیته که وقتی از آشپزی مولکولی حرف میزنیم، بعضی از مردم احساس خطر میکنند و حس میکنند بخاطر تغییر و تحولهای مولکولی، حتما خوردن این نوع غذاها باعث سرطان یا بیماری لاعلاج میشه. به این دسته از دوستان باید عرض کنم که پختن هر چیزی مسلما تغییرات مولکولی رو به همراه داره .پس تغییرات مولکولی چیز عجیب و غریبی نیست و همه روزه در اطرافمون داره اتفاق میافته و هر غذایی هم که بر روی اجاق گازهای خونه پخته میشه کلی تغییرات مولکولی درش اتفاق میافته. پس جاي نگرانی نیست.
بعد از بررسی دستورات غذایی ، میشه کل این دستورات رو به دو دسته تقسیم کرد. دستهی اول دستوراتی هستند که به ترکیبات شیمیایی نیاز دارند. مثل تهیهی گاز هویج که تنها از ترکیب آب هویج با لسیتین پودری به دست میاید. شاید به این فکر بیفتید که کاربرد گاز هویج یا گاز انواع مایعات چی میتونه باشه. اول از همه باید این نکته رو بدونیم که آشپزی مولکولی همونطور که قبلا هم اشاره شد از جهاتی به ظاهر غذا میپردازه. پس یکی از کاربردهای اون تزیین غذاهای مختلف قبل از سرو کردن اونهاست. دوم اینکه برای ایجاد طعم های مختلف ما به گاز یا فوم مواد نیاز داریم. این امر باعث میشه طعم متفاوت و تازه ای به غذاها بدیم. مثلا در بعضی از غذاها ، برای طعم دادن به غذا از سبزیجات معطر استفاده میکنند که این سبزیها در طی پخت و پز ظاهرشون رو از دست میدند و بافتشون هم خراب میشه. اما خیلی ساده میشه همین طعم دهی به غذا رو، از طریق مولکولی و با اضافه کردن گاز سبزیجات به غذا انجام داد! باور کنید میشه 🙂
دستهی دوم دستوراتی هستند که به فیزیک مساله میپردازند. مثل تهیهی فوم روغن زیتون که تنها با هم زدن سریع در دمایی مشخص حاصل میشه. بعضی از دستورات هم هستند که هم میشه با اضافه کردن مواد شیمیایی بهشون رسید و هم با استفاده از عوامل فیزیکی، مثل کروی کردن مایعات.
حالا بیاید کمی راجب کروي کردن مایعات که جزو سادهترین کارها در این علمه متمرکز شیم و یک دستور آشپزی مولکولی رو با هم بررسی کنیم.
براي این که بخواهیم مایعات رو کروی کنیم ، کافیه کمی پودر آگار بهشون اضافه کنیم و بذاریم تا بجوشه. آگار چیزی شبیه نشاسته است با این تفاوت که باعث میشه توی دمای اتاق، غذامون شل یا مایع نشه . بعد که مایع جوشید، اون رو توی روغن سرد بریزیم و بعد از چند دقیقه به ظرف آب انتقالشون بدیم و حالا میتونیم هر جوری که بخوایم اونها رو سرو کنیم. در دستور شیمیایی کروی کردن، از نمک کلسیم و سدیم آلژینات استفاده میشه.
یک دستور غذایی سادهی دیگه تهیهی خاویار است. در این دستور هم از خاصیت آگار استفاده میشه.
دستور تهیهش به این صورته که دو سوم فنجون از مایعاتی که میخواهیم خاویار کنیم رو همراه با ۱۰ گرم آگار میجوشونیم. بعد از اینکه جوشید با قطره چکان درون روغن سبزیجات (سالاد) که از قبل به مدت ۳۰ دقیقه درون یخچال قرار دادهایم میچکانیم. بعد از چند دقیقه گلوله های خاویار را از روغن خارج میکنیم و داخل آب سرد قرار میدیم و هم میزنیم تا کاملا روغن از سطح خاویارها جدا بشند.
خاویارهای ما آماده هستند و میتوانیم اونها رو از آب بیرون بیاریم!
یک نمونه از کارهای زیبا تهیهی اسپاگتی میوه و سبزیجاته که میتونید روند تهیهش رو توی فیلم زیر ببینید:
این هم از اولین تجربهی خودم در آشپزی مولکولی:
اگر دوست دارید این موضوع رو به صورت علمیتر دنبال کنید، پیشنهاد میکنم توی دوره (کورس) زیر از دانشگاه هاروارد شرکت کنید:
«من فکر میکنم این بازتاب ناراحتکنندهای برای تمدن ما داشته باشه که در زمانی که ما میتونیم دمای اتمسفر ناهید (ونوس) رو اندازهگیری کنیم، نمیدونیم که داخل سوفله (نوعی پیشغذا) چی میگذره!»
خوشحال میشیم که شما هم تجربیات آشپزی مولکولیتون رو با ما در میون بذارید 🙂